نگاهی به تصاویر بازار موازی ارز و سکه، در عین توجه به واقعیت وجودی این بازار، نشاندهنده نکاتی اساسی از معاملات و نوسانات نرخ ارز و دلار است؛ بازاری با همه ویژگیهای یک بازار، اما با مکانیزمی اغلب بیرون از کنترل. براستی با نگاهی به تصاویر این بازار باید پرسید که افراد حاضر در آن چه کسانی هستند؟ سرمایهگذار، متقاضی، فعال یا دلال، سودجو و محتکر؟
نگاهی به تصاویر بازار موازی ارز و سکه، در عین توجه به واقعیت وجودی این بازار، نشان دهنده نکاتی اساسی از معاملات و نوسانات نرخ ارز و طلاست؛ بازاری با همه ویژگیهای یک بازار، اما با مکانیزمی اغلب بیرون از کنترل. براستی با نگاهی به تصاویر این بازار باید پرسید که افراد حاضر در آن چه کسانی هستند؟ سرمایهگذار، متقاضی، فعال یا دلال، سودجو و محتکر؟
شاید گذار برخی از ما به بازار موازی ارز و سکه افتاده باشد و بسیاری از ما حتی نمیدانیم، بهای ارز و سکه که در ماههای اخیر عادت به نوسانات ساعتی و حتی دقیقهای کرده است، در چه جایی تعیین میشود. این امر بهانهای برای سر زدن به بازار موازی ارز و طلا در تهران شد.
آری؛ اینجا جایی است که بهای ارز و طلا، فارغ از هر گونه دخالت دولتی تعیین میشود و اینها تعیین کنندگان بهای ارز و طلا هستند.
اساساً بازار موازی ارز، پدیدهای در نوع خود جالب و بسیار قابل مطالعه است. این پدیده به هیچ وجه مختص ایران نیست و در بیشتر کشورهای در حال توسعه، شاهد بازار موازی برای ارز هستیم. کما اینکه بسیاری از کشورهای بدهکار آمریکای لاتین با یک چنین بازاری توانستند در دهه ۸۰ میلادی، بسیاری از قروض خود را پرداخت کنند.
سیاست دولتها در تعیین نرخ غیر واقعی، یا مدیریت شده مستقیم به پدیده بازار موازی شکل میدهد. این همان جایی است که نرخ ارز را عرضه و تقاضای واقعی و خارج از کنترل حکومت ـ در خوشبینانهترین حال ـ و یا بازی هوشمندانه فعالان و سرمایهگذاران بزرگ که بیشتر نام دلال بر آنها نهاده میشود ـ در بدبینانهترین حالت ـ تعیین میکند. بازار موازی نقطهای است که تقاضای ارز پاسخی از مراجع رسمی دریافت نکرده و روانه گزینه دوم شده است.
به تدریج با روانه شدن سیل تقاضای بیپاسخ از سوی حکومت به سمت بازار موازی، این بازار به یک شبه بورس تبدیل شده که نوسانات ارزش کالاهای آن، لحظهای و آنی میشود. افتوخیز میزان تقاضا در کنار حجم عرضه در بازار، رسماً یک بازار با همه ویژگیهایش را رقم میزند که سرمایهگذاران و فعالان و متقاضیان خاص خود را دارد.
در نتیجه مشخص است که اساساً سیاست دولت مستقیم در پیدایش بازار موازی ارز دخیل است و این خود دولت است که بازار موازی را پدید میآورد. به همین دلیل، اعتقادی بر گذاشتن نامی همچون بازار سیاه، بازار غیر رسمی بر مکان آن و نامی همچون دلالان، محتکران و سودجویان بر فعالان آن نداریم. این یک بازار با همه ویژگیهای یک بازار است.
اما تنها تفاوت این بازار با یک بازار سرمایه یا ارز واقعی، همان موازی بودن آن است. خارج از کنترل بودن مکانیزمهای عمل این بازار در مواقعی خاص و پیروی نکردن کامل از شرایط عرضه و تقاضا ـ که بخش مهمی از آن ناشی از ذات کالاهای مورد معامله در آن است ـ به همراه تأثیرگذاری شدید جو روانی بر این بازار ـ به همان دلیل نبود مکانیزمی مشخص برای عمل بازار ـ آن را به یک بازار مشکوک تبدیل میکند.
بیگمان، در این بازار دلالان و محتکران ـ به معنای واقعی کلمه ـ نیز هستند و از آنجا که بیشتر این افراد با کانالهای ارتباطی قوی که دارند، تأثیرگذاری بسیاری بر بازار دارند، این بازار تا اندازهای برگرفته از نحوه بازی این افراد است؛ اما همین بازی نیز حد و مرز خود را دارد و اساساً آن گونه که پنداشته میشود، بهای ارز و طلا در این بازار تنها توسط این افراد تعیین نمیشود. بازی این افراد هنگامی آغاز میشود که پیش از آن شرایط بازی فراهم شده باشد؛ تصمیمی اقتصادی یا سیاسی از سوی دولت و مجلس که شرایط را تغییر دهد.
نحوه بازی این افراد، اما شامل هر ابزاری میتواند باشد. بگذارید بخشی از بازیهای این افراد را از زبان کسبهای بشنویم که این بازار را هر روز و از نخستین ساعات آن نظارهگر هستند:
«تغییر نرخ ارز به صورتی که امروز میبینیم از نخستین شوک آغاز شد؛ هنگامی که نرخ ارز دولتی با بازار آزاد فاصله گرفت. در آن موقع برخی دلالان با مراجعه به شهرهای غربی کشور که مرز مشترک با کشورهای همسایه دارد، نسبت به استخدام مسافر خارجی و داخلی برای بهره بردن از گذرنامه و به دنبال آن، عایدی ارزی دولتی آنها اقدام کردند، به گونهای که با پرداختی مبالغ ناچیزی نزدیک پنجاه هزار تومان و تأمین مکان خواب و اندک غذایی برای دو شب، میتوانستند با خرید بلیت سفر به کشورهای خارجی از دلارها و سایر ارزهای متعلقه سود سرشاری به دست آورند و سپس نسبت به ابطال بلیت اقدام میکردند. در مرحله بعد با عرضه سکه دولتی از سوی بانکها نیز افرادی را فقط با داشتن کارت ملی با مبلغ بیست هزار تومان استخدام میکردند تا در کنار بانکها تا صبح بخوابند و از همان ساعات آغازین عرضه سکه، بیشترین سود را عاید دلالان کنند... برخی از آنها حتی با صرافان مهم پایتخت و حتی شهرستانها در تماس آنلاین هستند و آخرین دستاورد خود را از تغییرات نهایی به آنها عرضه میکنند».
این نکتهای است که در قلب بازار موازی ارز و سکه تهران هست؛ یعنی نحوه عمل و سازوکارهای ابداعی و زیرکانه با بهره از سیاستهای اقتصادی و ارزی دولت و یا با بهره از شرایط اقتصادی و سیاسی پیش آمده برای به دست آوردن بیشترین سود.
بنابراین، مشخص است که سیاستهای دولت چگونه در به وجود آمدن و نحوه عمل مثبت یا منفی در این بازار دخیل است. تعیین نرخ غیر واقعی برای ارز و سپس سیاستگذاری پر خلل و فرج دولت و مجلس اساساً زاینده و زندگی بخش به این بازار است.
پرسش پایانی این که با همه این تفاسیر، آیا این یک بازار بورس ارز واقعی دولت ساخته نیست؟